نقد کتاب عبدالنبی قیم
مقدمه ای بر نقد کتاب عبدالنبی قیم
فرهنگی
بزرگنمایی:
آقای قیم در چند جای کتاب خود ارتباط ایلامی ها با عربها و حتی سامی ها و البته آریایی ها را رد می کند و بدون اشاره به نام خاصی مثلا" حسین فرج الله چعب با صراحت ادعای وی مبنی بر ارتباط ایلامیان با عربهای خوزستان معاصر را رد نموده است. اگر چه در این مورد حق با قیم است ولی ....
اخیرا" کتابی با عنوان «پادشاهی میسان و "اهواز" یا "احواز"» توسط آقای عبدالنبی قیم نگارش و توسط نشر اختران پخش شده بود که گویا دستور جمع آوری آن صادر گردید که البته خوشبختانه یک نسخه از این کتاب به دست من رسید. جدای از بحث جمع آوری کتاب و چندوچون آن، پس از مطالعه کتاب دریافتم که کتاب یادشده شامل دو بخش است که نویسنده در این دو بخش درباره دو موضوع متفاوت بحث می کند که البته وجه اشتراک این دو بخش این است که مباحث بر محور وقایع و پدیده های تاریخی خوزستان در ادوار باستان می چرخند. نویسنده در این کتاب که به زبان فارسی نگاشته شده است، بارها از نامهای جغرافیایی غیررسمی عربی بجای نامهای جغرافیایی رسمی فارسی استفاده می کند. روشن نیست که هدف قیم از این سبک و سیاق چیست؟ آیا وی دنبال ارضای حس خود است یا راضی نگه داشتن برخی از مخاطبین اش؟ زیرا بهرحال استفاده از نامهای زبان عربی در زبان فارسی و عدم ذکر نام فارسی یا قرار دادن آن در پرانتز به دور از ادب علمی است و موجب آشفتگی در املا و کاربرد اسامی جغرافیایی می گردد، ضمن اینکه صحت و قدمت نام های فارسی و عربی باید راستی آزمایی شوند. در واقع آقای قیم که تحول اندک املای عیلام به ایلام در زبان فارسی را هنوز نپذیرفته است، نامهای جغرافیایی را به راحتی تغییر داده است! کتاب آقای قیم از نظر منطق استکشاف علمی نیز دچار تناقض است زیرا او در این کتاب بارها منطق و روش ادعایی خود را نقض نموده است و عکس آن را انجام داده است. همچنین، نویسنده کتاب دچار اشتباهات فاحش علمی ای شده است که نشانگر عدم تسلط وی بر علومی است که مباحث مطروحه در حوزه آنها رقم خورده اند، بنحوی که برخی از آنها آنقدر ناشیانه هستند که از عبدالنبی قیم بعید به نظر می رسند. جالب تر اینکه آقای قیم در چند جای کتاب خود ارتباط ایلامی ها با عربها و حتی سامی ها و البته آریایی ها را رد می کند و بدون اشاره به نام خاصی مثلا" حسین فرج الله چعب با صراحت ادعای وی مبنی بر ارتباط ایلامیان با عربهای خوزستان معاصر را رد نموده است. اگر چه در این مورد حق با قیم است ولی واقعیت این است که قیم با هدف خاصی ادعای هم مسلکان خود را مردود دانسته است، زیرا رد این ادعا در جای دیگری از کتاب به تقویت استنتاج دلخواه آقای قیم کمک می کند. باری، مسائل مربوط به تاریخ تمدن ایلام و شوش دارای پیچیدگی های خاص خود هستند و باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرند. در پایان این نوشتار یادآور می شوم که جهت روشنگری، نقاط ضعف و قوت کتاب آقای قیم در این پایگاه خبری نقد و بررسی خواهد شد.
منصور بزرگمهر - اختصاصی صبح ملت نیوز