چاپ

بازی، بازی، بازی و (دوباره بازی)
هانیه بابانژاد

(اگه همه چیو ببازی چی کار می کنی؟) اصل دوباره بازی شاید همین جمله ای است که در خلاصه داستان آمده و همان ابتدای اجرا مخاطب باید به آن جواب بدهد. جوابی که بعد از پایان نمایش، باز به آن رجوع می کند. سوالات دیگری هم مطرح می شوند مانند (تا حالا به تهش رسیدی؟) که در کنار هم و ناخودآگاه برای حضار، فضای کلی اثر را شکل می دهند.
دوباره بازی که بعد از اجراهای موفق در تابستان امسال، برای اجرای مجدد روی صحنه آمده، تماشاگران گذشته اش را برای دوباره دیدن ترغیب می کند و همزمان مخاطبان جدیدی را با جادوی صحنه آشنا می کند. فرصتی که فقط از پانزده آذر تا هشت دی برای تجربه کردنش وقت است.

مواجه ی مخاطب
شما به عنوان مخاطب یکی از همین روزها حوالی ساعت 18:15 عصر وارد سالن حافظ می شوید. در گمان خود تئاتر را قبل از نشستن روی صندلی و رفتن نور شروع شده نمی دانید. اما این بار فرق دارد. شما به عنوان بازیگر وارد سالن می شود و در طول نمایش هم رو به مانیتور مقابلتان یکی از اعضای مهم اجرا می مانید. تعاملی که شکل می گیرد تا زمان خروج شما از سالن نیز ادامه دارد. با این تفاوت که شما، همان بازیگر ابتدای کار نیستید. شما درد را دیده اید، استرس کشیده اید و با کیوان و بقیه زندگی کرده اید. شمت نقش مهمی را بازی کرده اید.

ادامه در فایل pdf