بزرگنمایی:

از چه زمانی قهرمانیِ پدرها با پول گره خورد ؟
✍️ ندا سعادتی نسب

همیشه قرار نیست شخصیت قهرمان های درون کتابها و فیلم ها را با اندام ورزیده و عضلانی ،شمشیری به کمر یا مجهز به نیروهای ماوراءالطبیعه بشناسیم که با ضدقهرمان ها می جنگند و همیشه پیروز می شوند.
گاهی قهرمانان با اندامی نحیف ، چین و چروکهایی برچهره و پیشانی و با دستان خالی به میدان رزم می روند و پیروزِ میدان می شوند .

میدانِ نبردی که امروزه مدرن تر و صدالبته سخت تر شده است و  قهرمان داستان را در هر مرحله با چالش های زیادی روبرو می کند و جای هیچ گونه لغزشی هم برای او باقی نمی گذارد.چرا که اگر قهرمان این نبرد، خیلی خوش شانس باشد دوباره بعد از این همه تلاش و گذشتن از مراحل سخت با یک خطا، زخمی و شکست خورده به جای اول خود که همان نقطه صفر است ، برمی گردد و اگر نه ممکن است کاملا از زمین حذف و به اصطلاح« game over » شود .


زمین نبرد در جامعه امروزی ما همان مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی است و قهرمان این میدان ،پدرها و مادرهایی هستند که در این برهه ی سخت با چالش های پیش رو سرسختانه ایستاده اند و برای برآورده کردن نیازهای اولیه  فرزندان خود از هفت خوان رستم باید بگذرند .
از زمانی که پول اولویت برتر عصر ما شده و  در زندگی و رفاه افراد نقش پررنگی ایفا میکند و از طرفی با تورم اقتصادی و گرانی های روزافزون و خالی شدن جیب مردم و تلاش برای رسیدن به داشتن حداقل ها و طبیعی ترین حقوق ،پدران باید از سلامت جسم و جان خود بگذرند ، چند نوبت کار را با هر شرایطی قبول کنند و در نهایت با حقوق ناچیز بتوانند معجزه کنند و یک خانواده چند نفره را مدیریت کنند همه و همه نشان دهنده جایگاه این قهرمانی هاست .

کافی است فقط کمی به حرفهای بچه های امروزه گوش کنیم، تمام صحبتهایشان پیرامون پول و دستیابی به آن است و خانواده خود را با دیگران قیاس می کنند و متاسفانه چنان این روزها همه صحبت‌ها پیرامون مسایل اقتصادی در جامعه و خانواده هاست که شنیدن چنین حرفهایی از آنها جای تعجب ندارد .
نه که در گذشته نقش پدر چیزی دیگری بوده چرا که همه می دانیم همیشه نان آور خانه پدر بوده و حرف امروز نیست ولی تفاوت این روزها با گذشته در این است که پدران در گذشته با کار و تلاش و مادر با قناعت می توانستند هم مایحتاج خانواده را برطرف کنند هم پس اندازی برای روز مبادا جمع کنند ولی امروزه همین تلاش و شاید خیلی بیشتر از قبل ، با حقوقی که نه کفاف خرجی روزانه را می دهد نه در نهایت پس اندازی جمع می شود،این مقایسه را نشان می دهد و این جاست که قهرمان داستان هر چقدر هم تلاش کند باز موانع پیش روی، بیشتر از انگیزه و تلاش اوست .

چنین به نظر میرسد که‌‌در جامعه امروزی بر خلاف داستان ها، ضدقهرمان ها موفق ترند .کسانی که با حیله و نیرنگ ،حق خوری ،ناعدالتی و ساختن ظاهر موجه برای خود بار خود را یک شبه می بندند و جایگاه اجتماعی خوبی برای خود رقم می زنند
آنانی که کم کم جای قهرمانان را گرفته اند و مفهوم و مرزهای انسانیت را زیر سوال برده اند تا جایی که نگاه آدمها نسبت به مهربانی ،فداکاری ،درستکاری تغییر کرده  و این همان ناهنجاری هایی است که ساختار جامعه را تهدید می کند .
وقتی در جایی شخصیت قهرمان در جایگاه درستکاری،کمک ،مهربانی ،حق خواهی تحقیر می شود و ارزش ها ضد ارزش شناخته می شود و ضدقهرمان ها ارج نهاده می شوند ،نمی توان انتظار سلامت در آن جامعه را داشت .

 تورم و افزایش گرانی ها ،رابطه مستقیم بر فرهنگ ،جامعه و رفتارهای برانگیخته از آن توسط افراد دارد.
نرخ تورم در آخرین آمار اعلام شده توسط مرکز آمار در آستانه 55 درصد قرار گرفته که نسبت به 6 سال پیش رشد بسیار بالایی داشته .از طرفی با کمی تحقیق در مورد شاخصی بنام  نزاع ثبت شده در پزشکی قانونی متوجه می‌شویم در سال 96، نزدیک به 544 هزار نزاع در سازمان پزشکی قانونی ثبت شده و چهار سال بعد  این نرخ به 586 هزار رسیده که بر اساس تحقیقات این خشونت ها رابطه مستقیم با شاخص های کلان اقتصادی نظیر تورم در کشور دارند .
 پدری که امیدی به آینده و امنیت شغلی و رفاهی خود ندارد و بار سنگین مسئولیت و در کنار آن استرس در مورد آینده خود و فرزندانش را بر دوش می کشد ،نمی تواند فرد سالم و مثمر ثمری برای جامعه خود باشد و گاه برای اینکه نقش قهرمانی خود را حفظ کند و شرمنده خانواده اش نشود ،ناهنجاری های اجتماعی بدی از او سر می زند.
 خشم، آشفتگی روحی و ناامیدی مولفه های خطرناکی برای یک جامعه محسوب میشوند که اگر جلوی آن گرفته نشود نتایج جبران ناپذیری به بار می آورد و دلیل آن بی تدبیری ها و قرار نگرفتن درست افراد در جایگاه مسئولیت خود است و تا جامعه به قهقرا و ورطه نابودی بیشتری کشیده نشده باید فکری به حال آن کرد و مسئولین برای پیش گیری از این پیامدها باید با برنامه ریزی صحیح و اصولی تدابیری بیندیشند ولی ....
 امان از بی تدبیری و بی تفاوتی ها !


#ندا سعادتی نسب